بیتابیتا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره

گل خوشرنگ بیتا

18 ماهگی بیتای نازم

سلام دختر خوشگل و خوشبوی من   تــــــــو  هوایی که برای یک نفس خودم و از  تــــــــو  جدا نمی کنم تــــــــو  برای من خودِ غرورمی من غرورم و رها نمی کنم      "  ای وای دخترم احساسی شد "       حالا لوس شده       حالا لباشو غنچه کرده       ی عکس یهووووووویی دوربینو که دیدی بدو بدو اومدی گفتی "مامایی عس"     ...
24 بهمن 1393

کلی خبر

سلام سلام صد تا سلام  من اومدم با کلی خبر عزیز دلم این ماه یه عالمه بهونه داشتیم واسه دور هم بودن   اول از همه بگم که داداش گلم خدمت سربازی رو تموم کرد حالا دیگه مرد شدی داداشی آستینامون همه بالاست هوررررررررررررررررررااااا من دلم عروسی میخااااااااااااااااد     دنیا اومدن متین جون بچه خاله مرضیه قربونش برم الاهی چن باری به متین جون شیر دادم آخه گرسنه بود و شیر مامانشم کم بود اصلا حسودی نکردی هیچ ،رفتی ی بالش واسه زیر سرش آوردی قربونت برم مامانی که اینقده مهربونی    دخترم دریای احساسه     تولد 32 سال...
1 بهمن 1393

بیتای نازم پا گذاشتی به ماه هفدهم

  سلام ماه خونه عزیزدل مامانی الان که مینویسم شما آروم خوابیدی وقتی میخوابی بوی بهشت میدی، وقتی میخوابی دلم برای لبخندات تنگ میشه بی اندازه دوستت دارم  عشق من به تو مثه بارونیه که نه بند میاد نه کم میاد. 16 ماهه که خونمونو پر از شادی کردی تا ابد تو قلبمی عزیزم 16 ماهگیت مبارک گل خوشرنگم     وای من و بابا که ضعف کردیم واسه این ژستت  تازگی ها وقتی کیفت کوک باشه بگم ژست بگیر وایمیسی عکس بگیرم ازت این مدل رو هم بابا بهت یاد داد " قشنگم "   فدایی داره لبخند نازت     اینام عروسکای که وابستشونی هم...
23 دی 1393

دومین شب یلدا ، بالا اومدن دندونای 2 و دوتا تخت از بالا

سلام بیتای نازو مهربون ******* ماه قشنگه آسمون با تو تک گل خونمون ******* یلدا میشه همه شبامون       خوشگل خانوم دانشمند من ی دفتر یا کتاب  میگیری جلو صورتت و میگی " مِ نا مَن منا من ..." متلا داری میخونی بعدشم خودکار میخای ازمون و میگی "درس" میشینی و ...مینویسی     تمام کتاب داستاناتم خط خطی کردی و همچنین دیوار       خط قشنگت        دختر خوشگل مامانی سه شب پشته سر هم خواب نداشتیم دوتایی ، روزام بهونه میگرفتی  ی روز داشتیم باهم بازی میکردیم خواب...
29 آذر 1393
1024 15 26 ادامه مطلب

بیتا جونم پا گذاشت به شانزدهمین ماه از زندگی

  سلام دختر گلم ، نازو تپلم ، عزیز دلم  ، شیرین خودم       پا گذاشتی تو16 ماهگی عزیزم امیدوارم همیشه تنت سالم باشه و شاهده موفقیتات باشیم   فرشته ی نازم اینم کیک 16 ماهگیت        و تولد عمه زهرا جون و مامان جون رقیه حسابی قر میدادی هااااا      من فدای نگاه خاص و معصومت " نفسم "       این گلا رو هم بابا خریده واست " گل خوشبوی من " گلارو ناز میکنی        آش و سوپ خیلی دوس داری ی قاشق بر میداری می...
23 آذر 1393

24 آبان 93 روز جمعه

دوباره سلام عزیز دلم   جمعه طبق معمول از خونه زدیم بیرون رفتیم سمت گنجنامه خواستیم  دوتا عکس تو هوای دل انگیز پائیز باهم بندازیم  خیلی خوش گذشت خیلی شلوغکاری کردی،  ماهم پا به پای تو شلوغ کردیم مثه بچه ها انرژی چن وقتمو خالی کردم گاهی خوش میگذره مثه بچه ها بالا و پائین بپری  منو بابایی هم که کودکه درونمون خیلی بازیگوشه   عزیز دلم خیلی دوست داریم         واقعا گلی         ماما جوووووووووووووووووووونم     &nb...
26 آبان 1393
1066 12 37 ادامه مطلب

بغض

تختے کہ امروز خالے شد … قلبے کہ دیگر روے تکرار نیست… ھوادارانے کہ دیگر نمے توانند نگرانت شوند… و صدایے کہ تا ابد جاودانہ مے ماند         خداحافظ مرتضے پاشایے ...
24 آبان 1393

15ماهگیت مبارک بیتا جونم

دختر کوچولوی مامانی سلام آغاز 15 ماهگیت رو تبریک میگم     قربون فک کردنت بشم که صورتت این شکلی میشه، آخه تو به چی فک میکنی هاااااااا       خنده خورشیدی است که زمستان را از نژاد انسانی دور می کند، پس همیشه بخند و در آخر چن تا از نقاشی های که مامان کشیده، همش تقدیم وجود پر از عشقت     ...
23 آبان 1393

خداحافظ 14 ماهگی

سلام دختر نازم  من الاهی بمیرم که تو سرما نخوری ، فدات بشم که آب بینی ، دهنت و چشمات را گرفته بود  و بند نمیومد خیلی ناراحت بودم شبا نمیتونستی بخوابی و  نیمه شبا پا میشدی و میزدی زیر  گریه  خودمم همزمان باهات مریض بودم گلم میدونستم چی میکشی همه مریضی ی طرف  درد بدن ی طرف       خیلی بی حال بودی  مال داروهات بود  اینجا تابت دادم خوابیدی      قربون چشمای بی حالت     آب دهنت راه گرفته گلو درد داشتی       میخواستم غذا درس کنم در کابینتو باز کردم بسته ماکارانی هارو...
20 آبان 1393